دو سه چیز درباره رمان کارمک مک کارتی و اقتباس سینمایی

بسیاری فیلمهای برآمده از شاهکارهای ادبی، صرف نظر از ادای دِین احتمالیِ پدید آورندگان فیلم به رمان، چندان توفیقی در جلب نظر منتقد و بیننده نداشتهاند. نسخههای سینماییِ رمانها، داعیه خلق جهان تازهای در کهکشان فرهنگ و قراردادن پرسشهای جدید، پیشاروی هستی را ندارند. این کار سترگ، به انضمام میل به تصویر کشیده شدن را پیشتر، متن انجام داده.(۱) برعکسِ پیشفرضهای سختگیرانهای که عرض کردم، بعد از دیدن فیلم "جایی برای پیرمردها نیست"، اشتیاقی برای خواندن رمانش نداشتم! به این دلایل که ۱- برادران کوئن از برجستهترین فیلمسازانند اما مک کارتی در ایران رماننویس گمنامی است. ۲- فیلم چهار تا اسکار برده، در سراسر جهان دلبری کرده، داستانش هم که لو رفته. پس چه لزومی دارد نشستن پای ۲۸۵ صفحه متن؟ اما همان چند صفحه آغازین و توصیفهای محشر از شکار بز کوهی تا مواجهه لیولین ماس با "کاروان مرگ و مواد مخدر"، تاییدیهای مکرر است بر دست دوم ماندن ابدی اقتباسهای حتی عالی در سینما. پدیده رمان اگرچه به حشو و زوائدش بی اعتناست اما این رمان حشو و زوائد هم ندارد. به سختی میت...